روباه داناي زرنگ
سرگذشت اسطورهي روباه‌هاي دشت
نوشته علي جليلي
دشت وسيع در کويري در قم روباه‌هاي زيادي را در خود جا داده بود.
روباه‌ها که دوست يک‌ديگر و با هم متحد بودند خود را سرافرازتر مي‌دانستند و معتقد بودند حالا که سرافرازترند بايد اسم مستعار برازنده‌تر هم داشته باشند. بنابراين روباه‌ها تصميم گرفتند شوراي پراهميت و بسيارمهمي را تأسيس کنند که شوراي هفت‌نفره ناميده شد. شوراي هفت‌نفره که از هفت روباه باتجربه‌تر تشکيل مي‌شد همه‌پرسي مي‌کرد و از ميان اسم مستعار پيشنهادي هر روباه يکي را گزينش مي‌کرد. روباه‌هاي دشت هرگاه نياز به تجديد اسم مستعار داشتند همه‌پرسي مي‌کردند. شوراي هفت‌نفره اعلام کرد اسم مستعار مکار را اسم مستعاري هميشگي مي‌داند.
روباهي که اسم مستعار برايش از جذابيت خاصي برخوردار بود پنچ‌دوره پياپي اسم مستعار پيشنهادي‌اش برگزيده شد. روباه بعد از کسب موفقيت در ميان روباه‌ها به عنوان روباهي با استعداد و فکري سرافرازتر شناخته مي‌شد.
موعد همه‌پرسي ديگري براي برگزيدن اسم مستعار فرا رسيد. روباه جوان که دوست داشت براي ششمين‌بار پياپي اسم مستعارش برگزيده شود اسم مستعار پيشنهادي‌اش را انتخاب کرد و منتظر ماند تا آن را ارائه بکند. يک‌روز مانده به همه‌پرسي حادثه‌اي پيش آمد که همه روباه‌ها را در بهت فرو برد. رئيس شوراي هفت‌نفره که مسن‌ترين عضو شوراي هفت‌نفره هم بود به يک‌باره درگذشت. شوراي هفت‌نفره اعلام کرد که همه‌پرسي را بدون رئيس شوراي هفت‌نفره برگزار مي‌کند و بعد از آن هم يک عضو ديگر و هم رئيسي براي شوراي هفت‌نفره انتخاب خواهد کرد. همه‌پرسي انجام شد و اسم مستعار پيشنهادي روباه جوان براي ششمين‌بار پياپي برگزيده شد. برگزيده‌شدن اسم مستعار پيشنهادي روباه جوان براي ششمين‌بار پياپي يک رخداد باشکوه و تاريخي بود و تحسين روباه‌هاي دشت را درپي داشت. به سبب اين رخداد باشکوه و تاريخي شوراي هفت‌نفره روباه جوان را به عنوان عضوي از شوراي هفت‌نفره انتخاب کرد. در حالي که اعضاي شوراي هفت‌نفره روباه‌هاي باتجربه‌تر و مسن‌تر بودند انتخاب‌شدن روباهي کم‌تجربه و جوان براي عضويت در شوراي هفت‌نفره کاملاً مغاير و مخالف با اصول شوراي هفت‌نفره بود. شگفتي وقتي کامل شد که شوراي هفت‌نفره روباه جوان را رئيس شوراي هفت‌نفره دانست! شوراي هفت‌نفره عقيده داشت هيچ‌روباهي به اندازه روباه جوان لياقت عضويت در شوراي هفت‌نفره و رياست آن را ندارد.
سال‌ها گذشت و روباه جوان حالا روباهي باتجربه‌تر شده بود و هم‌چنان رياست شوراي هفت‌نفره را بر عهده داشت. او اکنون نظريه‌پرداز مسائل روباه‌ها به شمار مي‌رفت. روباه باتجربه‌تر براي روباه‌هاي دشت مسائلي را بيان مي‌کرد که معتقد بود براي روباه‌ها مهم و حياتي به شمار مي‌روند. يکي از مسائلي که او بيان مي‌کرد غرور حقيقي بود که روباه‌ها آن را مختص به خودشان مي‌دانستد. او در مورد غرور حقيقي مي‌گفت اسم مستعار ما را سرافرازتر مي‌کنه و اين‌گونه چيزهاست که غرور حقيقي به همراه دارد. روباه باتجربه‌تر تأکيد داشت اگر روباه‌ها بالاترين‌هوش وبالاترين‌زرنگي و در نتيجه مکاربودن را نداشتند هيچ‌گاه نمي‌توانستند غرور حقيقي داشته باشند. تأکيد روباه باتجربه‌تر از روي حساسيت مسئله بود. روباه باتجربه‌تر مي‌گفت من ذات غرور حقيقي را مکاريت که حاصل اتحاد بالاترين‌هوش و بالاترين‌زرنگي است مي‌دانم و تمام موفقيت‌هاي روباه‌ها از مکاربودنشان سرچشمه مي‌گيرد و روباه‌ها سرافرازترند. روباه با تجربه‌تر گوشزد مي‌کرد مکاريت فقط براي روباه‌هاست و موفقيت‌هاي روباه‌ها را برمي‌شمرد. گرگ‌ها سخنان روباه باتجربه‌تر را ساخته خودش اعلام مي‌کردند و همه‌جاي دشت عنوان مي‌کردند روباه‌ها جز مشتي مغرور دروغ‌گو بيش نيستند و مي‌گفتند اگر روباهي موفقيتي دارد دليلش مکاريت نيست و روباه‌ها اين‌گونه مي‌گويند تا خودشان را برتر جلوه بدهند. روباه با تجربه‌تر در جواب گرگ‌ها مي‌گفت اگر مي‌توانيد اين را اثبات کنيد و گرگ‌ها که نمي‌توانستند اثبات کنند مي‌گفتند اين ادعا نياز به اثبات ندارد!
سال‌ها گذشت و روباه باتجربه‌تر حالا پيرترين روباه دشت به‌شمار مي‌رفت. او به غير از رياست شوراي هفت‌نفره و نظريه‌پردازي به روباه‌ها در تمام زمينه‌ها مشاوره مي‌داد. پيرترين روباه دشت تا پايان عمر رئيس شوراي هفت‌نفره بود و روباه‌ها او را اسطوره خود مي‌دانستند. روباه‌ها در مورد پيرترين روباه دشت مي‌گفتند او اسطوره‌اي است که غرور حقيقي را به بقيه‌ي روباه‌ها گوشزد مي‌کند.
پيرترين روباه دشت در هنگام مرگ به روباه‌هاي دشت گفت من براي خودم اسم مستعار منحصر به فرد روباه داناي زرنگ را انتخاب مي‌کنم و اين مسئله را براي هر روباهي مهم مي‌دانم. روباه داناي زرنگ مرد و هر روباهي هم‌چون روباه داناي زرنگ براي خود اسم مستعار منحصر به فرد انتخاب کرد.
روباه‌هاي دشت به روباه داناي زرنگ؛ اسطورهي روباه‌هاي دشت با غرور حقيقي افتخار مي‌کردند و مي‌گفتند ما سرافرازتريم.
1401
داستان کوتاه «ابن سينا و طبيب آبادي»
داستان کوتاه «پلنگ زيرک؛ وحشت بي پايان»
داستان کوتاه «ملاقات روباه داناي زرنگ و پلنگ زيرک»
روباه ,شوراي ,هفت‌نفره ,روباه‌ها ,مستعار ,باتجربه‌تر ,شوراي هفت‌نفره ,غرور حقيقي ,روباه باتجربه‌تر ,روباه جوان ,روباه داناي ,رئيس شوراي هفت‌نفره ,براي ششمين‌بار پياپي ,رياست شوراي هفت‌نفره ,شوراي هفت‌نفره روباه